نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري
خطبههاي نماز جمعه تهران به امامت ولي امر مسلمين
خطبهي اوّل :
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ
العالمين نحمده و نستعينه و نستغفره و نتوكّل عليه و نصلّى و نسلّم على حبيبه و
نجيبه و خيرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشير نعمته و نذير نقمته سيّدنا
و نبيّنا ابىالقاسم المصطفي محمّد و على آله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداة
المهديّين سيّما بقيّةالله فى الارضين و صلّ الله على ائمّة المؤمنين و هداة
المستضعفين و حماة المؤمنين.
همهي برادران عزيز را و خودم
را دعوت ميكنم و توصيه ميكنم به رعايت تقواي الهي. اگر نصرت الهي را ميخواهيم در
تقوا است؛ اگر توفيقات الهي را ميخواهيم، هدايت الهي را ميخواهيم در تقوا است؛ اگر
فرج و گشايش در مسائل شخصي و اجتماعي را ميخواهيم در تقوا است؛ همه بايد كوشش كنيم
كه تقواي الهي را معيار كار خودمان قرار بدهيم. در نماز جمعه آنچه مهم است، توصيهي
به تقوا است؛ خود اين حقير بيشتر از شما محتاج اين توصيه هستم و اميدواريم خداي
متعال توفيق بدهد بتوانيم هر كدام به حدّ وسع خودمان تقواي الهي را رعايت كنيم.
يك آيهي پر مغز و پر
مضموني -مثل بقيّهي آيات قرآن- در سورهي ابراهيم هست. امروز بحث من پيرامون اين
آيه و آيات بعد از اين آيه است. ميفرمايد
كه و لقد أرسلنا موسىٰ بآياتنا أن أخرج قومك من الظّلمات إلى
النّور و ذكّرهم بأيّام اللّه؛(1) توصيه ميكند، دستور ميدهد حضرت موسيٰ را
كه «ذكّرهم بأيّام الله». دو احتمال در معناي «ذكّرهم بايّام الله»
هست كه در مقصودي كه ما از اين آيه داريم فرقي نميكند. يك احتمال اين است كه منظور
اين است كه ايّامالله را به ياد آنها بياور؛ يك احتمال هم اينكه مقصود اين است كه
به وسيلهي ايّامالله خدا را، دين را، قيامت را به ياد آنها بياور. اهمّيّت ايّامالله
در اينجا معلوم ميشود كه موسيٰ پيامبر عظيمالشأن الهي مأمور است كه ايّامالله را
به ياد مردم بياورد. بعد ميفرمايد: إنّ في ذٰلك لآياتٍ لكلّ صبّارٍ
شكورٍ.(2) ايّامالله
آيهاند، نشانهاند، دليل راهند. براي چه كساني؟ براي كساني كه اين دو صفت را
دارند: صبّارند و شكورند. صبّار يعني كسي كه سر تا پا استقامت و صبر است، يكسره
اهل صبر و استقامت، شكور يعني آن كسي كه نعمت را ميشناسد و شكرگزاري ميكند كه
حالا دربارهي اين شكرگزاري من عرايضي خواهم كرد. بعد در آيهي بعد ميفرمايد كه حضرت
موسي اين دستور را عمل كرد: و إذ قال موسي لقومه اذكروا نعمة
اللّه عليكم إذ أنجاكم من آل فرعون؛(3) به ياد آنها آورد نجاتشان از
دست فرعون را، فرعونيان را، از دست قدرت فائقه و غالب ستمگر را كه چطور شما را
نجات داد؛ اين از ايّامالله است يكي از نمونههاي ايّامالله اين است؛ إذ
أنجاكم من آل فرعون. پس اين [روز] يكي از ايّامالله شد؛ آن وقتي كه جوامع
و انسانها و اقوام از دست قدرتهاي ستمگر نجات پيدا ميكنند. بعد دنبالهي اين نداي
عمومي پروردگار است، صداي بلند خدا است: و إذ تأذّن ربّكم، «تأذّن» يعني
با صداي بلند خداي متعال به همه اعلان ميكند كه لئن شكـرتم لازيدنّكم؛
اگر شكرگزاري كرديد، ما آن نعمتي را كه به شما داديم اين را روزبهروز افزايش
خواهيم داد، زياد ميكنيم؛ و لئن كفرتم إنّ عذابي لشديد؛(4) امّا اگر كفران نعمت كرديد،
وظايف شكر را به جا نياورديد، آن وقت آنجا عذاب الهي است، مشكلات فراواني است كه
براي شما پيش خواهد آمد. بعد در آيهي بعد هم نتيجهي كلّي از اين مطالب را
ميفرمايد كه: و قال موسي إن تكفروا أنتم و من في الأرض جميعاً
فإنّ اللّه لغنيٌّ حميد.(5) اين
كه ما ميگوييم شكرگزار باشيد، اين كه ميگوييم مراقب نعمت خدا باشيد، نعمت خدا را
از ياد نبريد، اين براي خود شما است والّا خداي متعال بينياز است.
خب، ايّام
الله مهم است؛ بنده ميخواهم دربارهي ايّام الله صحبت كنم؛ براي چه كساني؟ براي
مردمي كه صبّارند و شكورند. صبّارند يعني يكپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندك
چيزي از ميدان خارج نميشوند، ايستادگي ميكنند. شكورند، يعني اوّلاً نعمت را ميشناسند، ابعاد پنهان و آشكار
نعمت را ميبينند؛ ثانياً قدرشناس نعمتند، يعني ارزش اين نعمت را، وزن اين نعمت را،
قيمت اين نعمت را ميدانند؛ ثالثاً بر اساس آن احساس مسئوليّت ميكنند، بر اساس اين
نعمتي كه خدا داده، احساس مسئوليت ميكنند؛ ملّتي، جمعيّتي، قومي كه بيصبر نيستند،
مسئوليّتناشناس نيستند. اين آيات، آيات سورهي ابراهيم است، مكّي است؛ يعني در آن
وقتي كه مسلمانها در اوج مبارزات و ايستادگي و مقاومت در مقابل جريان كفر قرار
داشتهاند، در آن وقت اين آيات نازل شده است، به آنها مژده ميدهد، به مردم ميگويد
كه بدانيد كه خداي متعال ايّاماللّهي دارد، آن ايّامالله را به شما نصيب خواهد
كرد؛ بايد شما شكرگزار ايّامالله باشيد. اگر واكنش درست و شاكرانه نشان داديد از
آنچه كه خداي متعال به شما داده است، خداي متعال به شما پيروزيهاي بيشتري را در آينده
خواهد داد. همين چند نكتهاي كه در اين آيهي شريفه وجود دارد، موضوع صحبت ما
امروز در خطبهي اوّل است.
اين دو
هفتهاي كه بر ما گذشت، دو هفتهي پرماجرا و استثنائي بود؛ ماجراهاي تلخ،
ماجراهاي شيرين، حوادث درسآموز در اين دو هفته براي ملّت ايران پيش آمد. يومالله
يعني چه؟ يعني آن روزي كه دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده ميكند؛ آن روزي
كه دهها ميليون در ايران، و صدها هزار در عراق و بعضي كشورهاي ديگر به پاس خون
فرمانده سپاه قدس به خيابانها آمدند و بزرگترين بدرقهي جهان را شكل دادند، اين
يكي از ايّامالله است. آنچه اتّفاق افتاد، كار هيچ عاملي جز دست قدرت خدا
نميتوانست باشد. آن روزي هم كه موشكهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، پايگاه
آمريكايي را در هم كوبيد، آن روز هم يكي از ايّامالله است.(6) ما اين دو روز را جزو ايّامالله
در همين چند روز گذشته، در همين دو هفتهي گذشته، در مقابل چشم خودمان ما ملّت ايران
مشاهده كرديم؛ اينها روزهاي نقطهي عطف تاريخند، روزهاي تاريخسازند، روزهاي عادّي
نيستند اينها. اين كه يك نيرويي، يك ملّتي، اين قدرت را دارد، اين توان روحي را
دارد كه به يك قدرت متكبّر زورگوي عالم اين جور سيلي بزند، نشاندهندهي دست قدرت
الهي است، پس آن روز جزو ايّامالله است؛ روزها تمام ميشوند، لكن تأثيرات اين
روزها در زندگي ملّتها باقي ميمانند؛ در روحيهي ملّتها، در منش ملّتها، در مسير
ملّتها، آثاري كه اين روزها باقي ميگذارند آثار ماندگار و بعضاً جاودانه است.
خب، حالا
جامعهي ايراني به نظر ما يك جامعهي صبّار و شكور است؛ ملّت ما ملّت پراستقامتي
است و ملّت شكرگزاري است. در طول اين سالهاي متمادي، ملّت ايران همواره سپاسگزار
الطاف الهي در طول اين سالها بوده است. ما ملّت صبّار و شكور بايد از اين آيات درس
بگيريم. گفتيم اوّلين مسئله اين است كه ابعاد مادّي و معنوي اين پديده را شناسايي
كنيم. من عرض ميكنم پس از 41
سال از پيروزي
انقلاب اسلامي، اين جمعيّت بينظير را كدام دست قدرتي به ميدان آورد؟ اين اشك و
عشق و شور را چه كسي پديد آورد؟ كدام عاملي ميتوانست يك چنين معجزهاي را نشان
بدهد جز دست قدرت الهي؟ آن كساني كه دست قدرت خدا را نميتوانند در اين حوادث
ببينند و تحليلهاي مادّي در اين مسائل ميكنند، عقب ميمانند. بايد دست قدرت خدا را
ديد. بعد معنوي و بسيار مهمّ اين حادثه همين است كه خداي متعال اين كار را ميكند.
وقتي خداي متعال يك چنين حركتي را در ملّت به وجود ميآورد، انسان بايد احساس كند
كه ارادهي الهي بر پيروزي اين ملّت است. اين نشاندهندهي اين است كه ارادهي
الهي بر اين است كه اين ملّت در اين راه و در اين خط حركت كند و پيروز شود. نشاندهندهي معنويّات و باطن اين ملّت هم هست. اين عشق و
اين وفا و اين ايستادگي و در اين بيعت بزرگ با خطّ امام، مردم با اين حضورشان در
ميدان با خطّ امام بيعت كردند؛ بيعتي با اين عظمت، آن هم بعد از گذشت بيش از سي
سال از رحلت امام بزرگوار اين جور با امام، مردم بيعت ميكنند، اين جور امام زنده
است. چه شد كه پس از تلاش امپراتوري خبري صهيونيسم -در چند روز قبل از اين حادثه و
بعد از اين حادثه، امپراتوري خبري صهيونيسم در همهي دنيا سعي كردند سردار بزرگوار
عزيز ما را متّهم كنند به تروريست؛ خود رئيسجمهور آمريكا گفت، وزير خارجهاش گفت،
دستگاههاي خبري صهيونيستي در همهي دنيا تكرار كردند «تروريست، تروريست»- خداي
متعال صفحه را درست بعكس آنچه كه آنها ميخواستند ترتيب داد؟ نه فقط در اينجا در
ايران، در كشورهاي مختلف مردم به روح اين شهيد بزرگ درود فرستادند و پرچم آمريكا و
صهيونيستها را آتش زدند. آيا دست خدا را بوضوح نميشود ديد؟ آيا «لا تحزن انّ
الله معنا»(7) را
كه دربارهي پيغمبر، در نهايت شدّت، در غار ثور تنها، بيكس، به همراهش ميگويد
«لا تحزن انّ الله معنا»(8) خدا
با ما است؛ اين را نشان نميدهد؟ آيا اين فرمايش حضرت موسيٰ را به قوم بنياسرائيل
كه ترسيده بودند ميگفتند «انّا لمدركون»(9) الان است كه نيروهاي فرعون بيايند
ما را محاصره كنند و از بيخ و بن كار ما را تمام بكنند، حضرت موسيٰ فرمود، «كلّا
إنّ معي ربّي سيهدين»؛(10) آيا
اينجا «انّ معي ربّي» را انسان نميشود ببيند؟ ملّت ايران نميتواند احساس كند
كه «انّ الله معنا»،(11) خدا
با ما است؟ خدا دستهاي قدرت خود را در اين كشور، در اين جامعه، در ميان اين ملّت
فعّال كرده است. خود اين شهادت بزرگ هم -اينكه حالا مربوط به تشييع بود- خود اين شهادت هم يكي از
آيات قدرت الهي است؛ رسوايي دولت آمريكا، دولت بيآبروي آمريكا، رسوايي اين دولت
را رقم زد؛ اينها كسي را كه سرشناسترين و قويترين فرمانده مبارزهي با تروريسم بود
-شهيد سليماني به معناي واقعي كلمه، قويترين فرمانده مبارزهي با تروريسم در اين
منطقه است، به همين عنوان هم شناخته شده است- [ترور كردند]؛ كدام فرمانده ديگر
قدرت داشت ميتوانست كارهايي را كه او انجام داد انجام بدهد؟ به يك منطقهاي كه در
محاصرهي 360
درجهاي دشمن است، شهيد سليماني با بالگرد وارد اين منطقه ميشود، در محاصرهي كامل
دشمن جوانهاي خوبي در آن منطقه هستند كه دستتنها هستند، فرماندهاي ندارند،
چشمشان كه به حاج قاسم سليماني ميافتد، جان پيدا ميكنند، روحيه پيدا ميكنند،
انگيزه پيدا ميكنند، محاصره را از بين ميبرند و دشمن را متواري ميكنند و فراري
ميكنند؛ چه كسي ميتواند اين كارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروريسم در كلّ
منطقه قويترين و سرشناسترين فرمانده، را ترور كردند. درميدان روبهروي جنگ با او
مواجه نشدند، دولت آمريكا دزدانه و بزدلانه او را ترور كرد، خودشان هم اعتراف
كردند؛ اين [كار] مايهي روسياهي آمريكا شد؛ در اين منطقه تا قبل از اين حادثه،
اين جور كار مخصوص رژيم صهيونيستي بود كه افراد را ترور كند، رهبر حماس را ترور
كردند و گفتند ما ترور كرديم، رهبر جهاد را ترور كردند، گفتند ما ترور كرديم؛ ترور
ميكردند و ميگفتند ما كرديم؛ آمريكاييها آدم خيلي كشتهاند؛ در عراق در افغانستان
در جاهاي ديگر هر چه توانستهاند، آدم كشتهاند، ترور كردهاند منتها اعتراف
نميكردند كه ترور كرديم؛اينجا اعتراف كردند كه ترور كرديم؛ اينجا رئيس جمهور
آمريكا به زبان خودش [اعتراف ميكند] خداي متعال ميزند پشت گردن افراد كه خودشان
اعتراف كنند؛ اعتراف كردند كه ما تروريست هستيم، گفتند ما ترور كرديم. رسوايي از
اين بالاتر چه ميشود؟ پاسخ قدرتمندانهي سپاه هم درخور تدبّر است. اين يومالله
تشييع جنازه و شهادت بزرگ شهيد عزيز يك طرف قضيّه است، عكسالعمل و واكنش قدرتمندانهي
سپاه طرف ديگر قضيّه است، آن هم درخور تدبّر است، اين ضربهي به آمريكا بود.
البتّه ضربهي نظامي بود، ضربهي مؤثّر نظامي بود امّا مهمتر و بالاتر از ضربهي
نظامي، ضربهي حيثيّتي بود، ضربه به هيبت ابرقدرتي آمريكا بود.(12) آمريكا سالها است در سوريه،
در عراق، در لبنان، در افغانستان ضربه ميخورد، از دست قدرتمند مقاومت ضربه ميخورد
لكن اين ضربه از همهي آنها بالاتر بود؛ اين ضربه، ضربهي حيثيّتي بود، ضربه به
ابهّت آمريكا بود؛ اين ضربه با هيچ چيزي جبران نميشود. حالا اعلام ميكنند كه ما تحريم
كرديم، تحريمها را افزايش ميدهند امّا اين كار نميتواند آبروي ازدسترفتهي
آمريكا را برگرداند. اين پاسخ قدرتمندانه يك چنين خصوصيّتي بود. اين هم يك جلوهي
كمك الهي است كه پاسخ مجاهدت مخلصانه است.
عزيزان
من، برادران و خواهران نمازگزار! اخلاص بركت دارد. هر جا اخلاص بود، خداي متعال به
اخلاص بندگان مخلصش بركت ميدهد، كار بركت پيدا ميكند، رشد و نمو پيدا ميكند، كار
به نحوي ميشود كه اثر آن به همه ميرسد، بركات آن در ميان مردم باقي ميماند. اين
ناشي از اخلاص است. نتيجهي آن اخلاص، همين عشق و وفاداري مردم، همين اشك و آه
مردم، همين حضور مردم، همين تازه شدن روحيهي انقلابي مردم است. امّا اينكه ما
بياييم اين حوادث را تقويم كنيم، قيمتگذاري كنيم، قدر آنها را بدانيم و ببينيم كه
اندازه و قيمت اين حوادث چقدر است؛ در صورتي تحقّق پيدا ميكند كه ما به حاجقاسم
سليماني -شهيد عزيز- و به ابومهدي -شهيد عزيز- به چشم يك فرد نگاه نكنيم؛ به آنها
به چشم يك مكتب نگاه كنيم. سردار شهيد عزيز ما را با چشم يك مكتب ، يك راه، يك مدرسهي
درسآموز، با اين چشم نگاه كنيم آن وقت اهمّيّت اين قضيّه روشن خواهد شد. قدر و
قيمت اين قضيّه روشن خواهد شد. سپاه قدس را به عنوان يك مجموعه و سازمان اداري
صرفاً نبينيم؛ بلكه به عنوان يك نهاد انساني و داراي انگيزههاي بزرگ و روشن
انساني مشاهده كنيم. اگر اين جور شد، آن وقت اين اجتماع مردم، اين تجليل و تعظيم
مردم، تكريم مردم معناي ديگري پيدا ميكند. البتّه همهي نيروهاي مسلّح ما از ارتش،
سپاه، بسيج زيربناي فكريشان هدفهاي الهي است، بدون ترديد. امروز در كشور ما مسئله
اين است.
زيربناي فكري
همهي نيروهاي مسلّح ما، همين اهداف الهي و بلند است. سپاه قدس يك نيرويي است كه
با سعهي صدر به همه جا و همه كس نگاه ميكند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگان بدون مرز. رزمندگاني كه هرجا
نياز باشد، آنها در آنجا حضور پيدا ميكنند؛ كرامت مستضعفان را حفظ ميكنند، خود را بلاگردان
مقدّسات و حريمهاي مقدّس ميكنند. سپاه قدس را به اين چشم نگاه بكنيم، آن وقت،
همينها، همين كساني كه با جان خودشان، با همهي توان خودشان به كمك ملّتهاي ديگر و
ضعفاي اطراف منطقه كه در دسترس آنها است ميروند، همينها سايهي جنگ و ترور و
تخريب را از كشور خودمان هم دور ميكنند و دفع ميكنند. ميهن عزيز ما يك بخش مهمّي
از امنيّتش محصول كار همين جوانان مؤمني است كه در زير فرماندهي سردار شهيد
عزيزمان سالها كار كردند، تلاش كردند؛ اينها امنيّتآورند، براي كشور هم اينها
امنيّت ميآورند؛ بله، به كمك فلسطين و غزّه و ديگر مناطقي كه به وجود آنها نياز
هست ميروند امّا براي كشور خودمان امنيّت ايجاد ميكنند. آن دشمني كه آمريكا او را
تجهيز كرده است، نه براي عراق و سوريه، بلكه در نهايت براي ايران، ايران عزيز؛
داعش را درست كردند، نه براي اينكه فقط در عراق مسلّط بشود، هدف اصلي و نهايي ايران
بود. آنها ميخواستند از اين طريق، امنيّت ما را، مرزهاي ما را، شهرهاي ما را،
خانوادههاي ما را دچار ناامني و تشويش بكنند؛ اينها متوقّف شدند به كمك همين
جوانان مؤمن و عزيزي كه رفتند و اين تلاش بزرگ را انجام دادند.
كه يك روزي فرياد زدند «نه غزّه، نه لبنان»، آنها نه فقط جانشان را فداي ايران
نكردند، حتّي حاضر نشدند راحتي خودشان و منافع خودشان را هم در راه كشور فدا كنند؛
آن كساني كه جانش را فداي ايران كردند باز همين شهيد سليمانيها بودند؛ اينها
بودند كه در زماني كه نياز به دفاع از كشور بود، جان خودشان را كف دست گرفتند و به
ميدان جنگ رفتند از كشور دفاع كردند، از ايران دفاع كردند؛ اينها هستند كه
ميتوانند ادّعا بكنند كه دفاع ميكنند از امنيّت كشور، از امنيّت ملّت؛ همين
فداكاري و اخلاص اينها است كه در همهي مراحل، اين جور بوده. خب، با اين نگاه، ما
ميتوانيم ملّت ايران را و معنويّات ملّت را و باطن ملّت را كشف كنيم. اين كساني كه
به خيابان آمدند، ميليونها انساني كه در تهران و در قم و در كرمان و در خوزستان و
[ديگر شهرها] آمدند زير جنازهي اين عزيزان راه رفتند، و كساني كه از دور ديدند و
اشك ريختند، و كساني كه در شهرهاي مختلف توانستند از دور براي اينها عزاداري بكنند
-كه واقعاً دهها ميليون جمعيّت ملّت ما در اين آزمون بزرگ شركت كردند- ميشود
باطن اينها را، حقيقت اينها را تشخيص داد. ملّت از هر جناح و حزب، از هر مجموعه،
از هر قوم، از هر خصوصيّت جغرافيايي، در اين جهت مثل همند؛ طرفدار انقلابند، طرفدار
حاكميّت اسلامند، طرفدار ايستادگي در مقابل ظلمند، طرفدار «نه» گفتن به همهي مطامع
دولتهاي استكباري و استعمارياند.
ملّت
ايران نشان داد كه از خطّ مجاهدت شجاعانه دفاع ميكند، ملّت ايران نشان داد كه به
نمادهاي مقاومت عشق ميورزد، ملّت ايران نشان داد كه طرفدار مقاومت است، طرفدار تسليم
نيست. آن كساني كه سعي ميكنند چيز ديگري را از ملّت بزرگ ما به مردم و به افكار
بيگانگان يا افكار عمومي داخل نشان بدهند، با صدق و صفا با مردم رفتار نميكنند؛
ملّت اين است، ملّت طرفدار ايستادگي است، طرفدار مقاومت است، ملّت طرفدار
ايستادگي در مقابل زورگويي دشمنان است. اين دلقكهاي آمريكايي كه بدروغ و با كمال
رذالت ميگويند كه ما در كنار مردم ايرانيم، ببينند مردم ايران چه كساني هستند. آن چند
صد نفري كه به عكس سردار شهيد باافتخار ما اهانت ميكنند، آنها مردم ايرانند يا
اين جمعيّت ميليوني عظيمي كه در خيابانها نشان ميدهند خودشان را؟(13) سخنگويان دولت شرير آمريكا
مدام تكرار ميكنند كه ما در كنار مردم ايرانيم. دروغ ميگوييد! اگر در كنار مردم
ايران هم باشيد براي اين است كه خنجر زهرآلود خود را به سينهي مردم ايران فرو
كنيد. البتّه تا حالا نتوانستهايد، بعد از اين هم حتماً نخواهيد توانست هيچ غلطي
بكنيد).14( ملّت ايران در اين قضيّه خود را نشان داد، باطن خود را نشان
داد، قاعده و زيربناي فكري خود را ملّت ايران نشان داد؛ احساسات صادقانهي خود را
ملّت ايران نشان داد؛ اين فرياد انتقامي كه از مردم شنيده شد در سرتاسر كشور، در واقع
اين فرياد انتقام، سوخت حقيقي موشكهايي بود كه پايگاه آمريكايي را زير و رو كرد).15(
يك نكتهي
ديگري كه بايد به آن توجّه كرد در اهمّيّت اين يومالله، اين است كه خداي متعال به
موسيٰ ميفرمايد كه و ذكّرهم بايّام الله؛)16( يعني ايّامالله بايد در ياد مردم باقي بماند؛ يك عدّهاي
سعي ميكنند اين يوماللههاي حساس اين روزها را به دست فراموشي بسپارند، مسائل
ديگري را مطرح كنند، شايد بتوانند اين ياد اين يومالله بزرگ را تحتالشعاع قرار بدهند.
يكي همين قضيّهي تأسّفانگيز حادثهي سقوط هواپيما بود. خب سقوط هواپيما حادثهي
تلخي بود؛ دل ما را به معناي حقيقي كلمه سوزانيد. از دست دادن جوانهاي عزيز، مردم
خوبمان و كساني كه از كشورهاي ديگر اينجا بودند، حادثهي بسيار تلخي بود. در اين
هيچ شكّي نيست؛ لكن يك عدّهاي به تبع و هدايت تلويزيونهاي آمريكايي و راديوهاي
انگليسي سعي كردند اين قضيّه را به نحوي آرايش بدهند كه ماجراي يومالله ناشي از
شهادت بزرگ اين دو شهيد عزيز را به دست فراموشي بسپارند. سعي كردند كاري كنند كه
به خيال خودشان آن را به دست فراموشي بسپارند. افرادي كه انسان هيچ علاقهاي در
اينها نسبت به منافع ملّي و نسبت به مصالح كشور احساس نميكند؛ واقعاً انسان تعجّب
ميكند.
حالا يك عدّهاي
جوانند، احساساتياند، فريب ميخورند؛ يك عدّهاي نه، جوان هم نيستند؛ انسان ميبيند
كه اينها هيچ حاضر نيستند منافع ملّي را درك كنند، فهم كنند، پاي اين منافع
بايستند. آنچه كه دشمن مايل است از زبان اينها سر ميزند، در عمل اينها خودش را
ظاهر ميكند. من ميخواهم عرض بكنم همان اندازهاي كه ما از اين حادثهي سقوط
هواپيما غصّه خورديم و غم بر دل ما فرود آمد، دشمن ما از اين حادثه به همان اندازه
خوشحال شد؛ دشمن ما خوشحال شد؛ به خيال اينكه يك مستمسكي به دست آورده است كه
بتواند سپاه را زير سؤال ببرد، نيروهاي مسلّح را زير سؤال ببرد، نظام جمهوري
اسلامي را زير سؤال ببرد. ميخواستند اين كار را بكنند، شايد بتوانند آن حادثهي
عظيم را تحتالشّعاع قرار بدهند؛ اشتباه كردند. و مكروا و مكر الله و الله
خير الماكرين؛(17) آنها
مكر كردند، امّا ندانستند كه مكرشان در مقابل دست قدرت پروردگار هيچ تأثيري ندارد،
و نميتوانند اين كار را بكنند. حادثهي
يومالله تشييع جنازهي شهيد و حادثهي يومالله در هم كوبيدن پايگاه آمريكايي از
ذهن اين مردم نخواهد رفت و روزبهروز انشاءالله زندهتر خواهد شد.
من همين
جا لازم است صميمانه بار ديگر با اصحاب اين مصيبت همدردي كنم -ما در غم آنها شريك
هستيم- و تشكّر كنم، از آن پدرمادرهايي و صاحبعزاهايي كه با وجود اينكه دلهايشان
پر از درد و غم بود، در مقابل توطئه و وسوسهي دشمن ايستادند، برخلاف آنچه كه ميل
دشمنان بود موضع گرفتند و حرف زدند. مادر
يكي از همين عزيزاني كه در اين هواپيما بودند به من نامه نوشته و اظهار كرده كه
«ما پاي جمهوري اسلامي ايستادهايم، پاي انگيزههاي شما ايستادهايم». اينها شجاعت
ميخواهد، اينها فهم و بصيرت ميخواهد و انسان واقعاً با همهي وجود، در مقابل اين
جور شخصيّتهايي احساس تكريم و تعظيم ميكند.
اين را هم
عرض بكنيم، يكي از كارهاي ديگري كه براي تحتالشّعاع قرار دادن اين حوادث بزرگ
انجام دادند، همين كاري است كه اين سه دولت اروپايي كردند؛ دولت خبيث انگليس، دولت
فرانسه، و دولت آلمان؛ تهديد ايران كه ما مسئلهي هستهاي را بار ديگر به شوراي
امنيّت ميبريم؛ كه البتّه مسئولين كشور خوشبختانه محكم پاسخ اينها را دادند، جواب
محكم به اينها داده شد؛ اين سه كشور همان سه كشوري هستند كه در دوران جنگ تحميلي
به ما، تا توانستند، به صدّامحسين كمك كردند؛ دولت آلمان، ابزار، وسايل شيميايي و
سلاح شيميايي را در اختيار صدّامحسين گذاشت كه شهرها و جبههها را با آن سلاح هدف
قرار بدهد، كه هنوز آثارش در بين رزمندگان قديمي ما وجود دارد؛ دولت فرانسه
بالگردهاي(18) جنگي
سوپر اتاندارد را براي زدن كشتيهاي نفتي ما در اختيار صدّامحسين قرار داد؛ سوابق
اينها اين است؛ دولت انگليس با همهي وجود در خدمت دشمنان ما بود، در خدمت صدّام
بود. اينها اين جورياند، سوابقشان اين است، امروز هم اين جوري دارند عمل ميكنند.
به اينها به اين چشم بايد نگاه كرد. بنده از اوّل هم گفتم، بعد از خروج آمريكا از
برجام كه اين سه دولت مدام حرف ميزدند، مدام ياوهگويي ميكردند، بنده همان روز هم گفتم
من به اينها اعتمادي ندارم، اينها كاري نخواهند كرد، در خدمت آمريكا خواهند بود؛
امروز كاملاً واضح شده است، بعد از گذشت حدود يك سال معلوم شده است كه اينها به
معناي واقعي كلمه، پادو آمريكا هستند؛ اينها پادو آمريكا هستند. آن وقت اين
دولتهاي حقير در انتظار اين هستند كه ملّت ايران را به زانو در بياورند. آمريكا كه
بزرگتر شما بود، پيشرو شما بود، ارباب شما بود، قادر نبود ملّت ايران را به
زانو در بياورد؛ شما كوچكتر از آن هستيد كه بخواهيد ملّت ايران را به زانو در
بياوريد.(19) اينها
مذاكره هم كه ميكنند، مذاكرهشان آميختهي با دغل و فريبكاري است؛ اين كساني كه
پشت ميز مذاكره ظاهر ميشوند، آن جنتلمنهاي پشت ميز مذاكره، همان تروريستهاي فرودگاه
بغداد هستند، اينها همانها هستند؛ تفاوتي نميكنند؛ لباس عوض ميكنند؛ اين دست چدني
است كه پوشش مخملي و دستكش مخملي را بيرون ميآورد و خودش را نشان ميدهد، والّا
باطن، همان باطن است؛ هيچ تفاوتي ندارد. اينها نميتوانند كساني باشند كه انسان به
اينها اطمينان پيدا كند.
خب حالا
كه ملّت ايران اين حادثه را شناخت، قدر و قيمت آن را دانست؛ حالا بايد چه كار
كنيم؟ من در يك كلمه عرض ميكنم: ملّت عزيز ايران بايد همّتشان اين باشد كه قوي
بشوند.(20) تنها
راه در پيش پاي ملّت ايران عبارت است از قوي شدن؛ بايد تلاش كنيم قوي بشويم؛ ما از
مذاكره هم ابائي نداريم؛ البتّه نه با آمريكا، با ديگران؛ امّا نه از موضع ضعف، از
موضع قوّت، از موضع قدرت. ما بحمدالله داراي قدرتيم و به توفيق الهي قويتر هم
خواهيم شد.
البتّه قدرت فقط
قدرت نظامي نيست؛ قدرت، قدرت نظامي نيست؛ اقتصاد كشور بايد قوي شود، وابستگي به
نفت بايستي تمام بشود، نجات پيدا كنيم از وابستگي اقتصادمان به نفت؛ جهش علمي و
فنّاوري بايد ادامه پيدا كند؛ پشتوانهي همهي اينها هم حضور مردم عزيزمان در صحنه
است. بايد ملّت ايران و مسئولين كشور تلاششان براي قوي شدن كشور و قوي شدن ملّت
باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با كار سخت و پرهيز از تنبلي؛ اين
اگر [محقّق] شد، به توفيق الهي، به فضل الهي، ملّت ايران در آيندهي نه چندان دوري
آنچنان خواهد شد كه دشمنان حتّي جرئت تهديد هم پيدا نكنند…. (21)
بسم الله
الرّحمن الرّحيم * و العـصر * انّ الانسان لفي خسرٍ * الّا
الّذين ءامنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا
بالصّبر (22)
خطبهي دوّم:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
و الحمدلله ربّ
العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم المصطفيٰ محمّد و
آله الطّاهرين سيّما علىّ اميرالمؤمنين و حبيبته الزّهراء المرضيّة و الحسن و
الحسين سيّدي شباب اهل الجنّة و علىّ بن الحسين زين العابدين و محمّد بن علىّ
الباقر و جعفر بن محمّد الصّادق و موسىٰ بن جعفر الكاظم و علىّ بن موسىٰ
الرّضا و محمّد بن علىّ الجواد و علىّ بن محمّد الهادي و الحسن بن علىّ
الزكيّ العسكري و الحجّة بن الحسن القائم المهدي صلوات الله عليهم اجمعين. اوصيكم
عباد الله بتقوى الله.
مجدّداً
همهي برادران و خواهران را توصيه ميكنم تقواي الهي را در گفتار، در كردار، در
رفتار، در معاشرتها، در بروز خلقيّات، در همهي اينها تقواي الهي را در نظر
داشته باشيم، رضاي الهي را در نظر داشته باشيم. من دو مطلب كوتاه عرض ميكنم، بعد
يك مقداري خطاب به برادران عرب مطالبي را عرض خواهم كرد. دو مطلب كوتاه، يكي در
مورد همين حادثهي هواپيما است كه مجدّداً تسليت عرض ميكنيم، اظهار همدردي ميكنيم.
در اين حادثه ابهامهايي وجود دارد. تشكّر ميكنيم از فرماندهان سپاه كه توضيح
دادند، براي مردم مطالبي را بيان كردند ولي بايد حادثه پيگيري بشود و از حوادث
مشابه هم بايد به طور جدّي پيشگيري بشود. آنچه كه مهم است، پيگيري مهم است امّا
مهمتر از پيگيري، پيشگيري از تكرار اين حوادث است.
مطلب دوّم
راجع به انتخابات است. بنده راجع به انتخابات انشاءالله صحبت خواهم كرد آنچه
امروز عرض ميكنم اين است: برادران عزيز، خواهران عزيز، ملّت عزيز ايران! حضور ملّت
ايران مهمترين عامل اقتدار است و اين حضور در جاهاي متعدّدي است؛ يكي از مهمترينش
انتخابات است. در انتخابات حضور ملّت ايران كشور را بيمه ميكند، دشمن را مأيوس
ميكند. سعي و تلاش [دشمنان] بر اين است كه با انواع و اقسام حيل نگذارند كه مردم
با شوق در انتخابات شركت كنند. من عرض ميكنم: مردم با شوق و ذوق بايد در انتخابات
شركت كنند. حالا مسائل گوناگوني دربارهي انتخابات، تذكّراتي هست كه انشاءالله در
آينده اگر زنده بوديم عرض خواهم كرد. آنچه كه امروز خواستم عرض بكنم اصل اين قضيّه
است؛ مراقبت كنيد كه مبادا دشمن بتواند در اين زمينه خواستهي خودش را كه عبارت
است از كمرنگ كردن و بيرونق كردن انتخابات تحقّق ببخشد.
خطبهي
عربي :
بسم الله
الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ
العالمين و صلّى الله على محمّد و آله الطّاهرين و صحبه المنتجبين.
أودّ
في هذه البرهة الحساسة من تاريخ هذه المنطقة أن يكون لي معكم أيها الإخوة العرب
مختصرٌ من الحديث.
في هذه
الأيام استشهد قائدٌ إيراني كبيرٌ و شجاعٌ و مجاهدٌ عراقي طافحٌ بروح التضحية و
الإخلاص بأذرعٍ عسكرية أمريكية و بأمر الرّئيس الإرهابي الأمريكي. هذه الجريمة لم
ترتكب في ميدان المواجهة، بل جرت بصورة جبانة لئيمة.
القائد
سليماني كان ذلك الرّجل الذّي يقتحم الخطوط الأمامية و يقاتل بشجاعة نادرة في
أخطر المواقع، و كان العامل الفاعل في دحر عناصر داعش الإرهابية و نظائرها في
سورية و العراق.
الأمريكيون
لم يجرأوا أن يواجهوه في ساحات القتال فعمدوا إلى الهجوم عليه بنذالة من الجوّ حين
كان بدعوة من حكومة العراق في مطار بغداد و أراقوا دمه الطاهر هو و رفاقه، و
بذلك امتزج دم أبناء إيران و العراق مرة أخرى في سبيل الله سبحانه و تعالى.
الحرس
الإيراني دكّ بضربة مقابلة أوّلية صاروخية القاعدة الأمريكية و سحق أبّهة و
غطرسة تلك الدولة الظالمة المتكبرة و يبقى جزاؤها الأساسي و هو خروجها من المنطقة.
الشعب
الإيراني في مسيرات بعشرات الملايين شيّعوا الشهداء في مختلف المدن بتوديع منقطع
النظير، والشعب العراقي في مدن عديدة شيّعوهم بفائق التكريم و الاحترام، كما أعربت
شعوبٌ في بلدان متعددة عن مواساتها في اجتماعات صاخبة.
إنّ مساعي
مغرضةً هائلة بذلت لخلق نظرةٍ سلبية بين الشعبين الإيراني و العراقي. لقد أنفقت
أموال ضخمة و جنّد أفرادٌ لا يشعرون بالمسؤولية في إيران ضدّ الشعب العراقي،
والساحة العراقيةٌ شهدت ضخّاً إعلاميا شيطانياً ضدّ الشعب الإيراني، غير أنّ هذه
الشهادة الكبرى قد أحبطت كلّ هذه المساعي الشيطانية والوساوس الخبيثة.
ما أريد
أن أقوله لكم هو أنّ القدرة الإسلامية، قدرتنا و قدرتكم تستطيع أن تتغلّب على ما
تحيط القوى المادية نفسها به من هيبةٍ ظاهرية خادعة. القوى الغربية بالاعتماد على العلم والتقانة، وبالسلاح
العسكري، والإعلام الكاذب والأساليب السياسية الماكرة استطاعت أن تهيمن على بلدان
المنطقة، و متى ما اضطرّت إلى الجلاء من بلد على إثر نهضة شعبية، فإنّها لا تكفّ
قدر ما تستطيع عن التآمر و الاختراق التجسّسي والسيطرة السياسية والاقتصادية، و زرعت
الغدة السرطانية الصهيونية في قلب بلدان غرب آسيا و عمدت إلى وضع بلدان المنطقه
في تهديدٍ مستمر.
بعد
انتصار الثورة الإسلامية في إيران نزلت بالكيان الصهيوني ضرباتٌ شديدة سياسية و
عسكرية، و أعقب ذلك سلسلة من الهزائم للاستكبار و على رأسه أمريكا من العراق و
سوريا و مروراً بغزّة و لبنان و حتّى اليمن و أفغانستان.
إعلام
العدو يتّهم إيران بإثارة حروبٍ بالنيابة، و هذه فريةٌ كبرى، فشعوب المنطقة قد
استيقظت، و قدرة إيران في مقاومتها الطّويلة أمام خبث أمريكا قد تركت أثرها في
الجوّ العام للمنطقة و في معنويات الشعوب. مصير المنطقة يتوقّف على التّحرّر من
الهيمنة الاسكبارية الأمريكية وتحرير فلسطين من سيطرة الصهاينة الأجانب.
كلّ
الشعوب تتحمّل مسؤولية الوصول إلى تحقيق هذا الهدف. على العالم الإسلامي أن يزيل
عوامل التفرقة. وحدة علماء الدّين قادرة على أن تكتشف أسلوب الحياة الإسلامية
الجديدة. و تعاون جامعاتنا من شأنه أن يرتقي بالعلم و التقانة، و بذلك تستطيع أن
تضع أساس الحضارة الجديدة. والتّنسيق بين وسائل إعلامنا بإمكانه أن يصلح جذور
الثقافة العامّة. والتلاحم بين قوانا العسكرية سيبعد المنطقة كلّها من الحروب
والعدوان. والارتباط بين أسواقنا سيحرّر اقتصاد بلداننا من سيطرة الشركات
الناهبة. و تبادل الزيارات بين شعوبنا سيقرّب القلوب و الأفكار، و يخلق روح
الوحدة و المودّة بينها. أعداؤنا و أعداؤكم يريدون أن يحققوا تقدمهم الاقتصادي
على حساب ثروات بلداننا، وأن يبنوا عزّتهم على حساب ذلّ شعوبنا، و يسجّلوا
تفوّقهم بثمن تفرّقنا. يريدون إبادتنا على أيدينا. أمريكا تستهدف أن تجعل
فلسطين دونما قدرة على الدفاع أمام الصهاينة الظالمين المجرمين، و أن تجعل سوريا
و لبنان تحت سيطرة الحكومات التابعة لها و العميلة، و تريد العراق و ثرواته
النفطية بأجمعها ملكاً لها. و لتحقيق هذا الهدف المشؤوم لا تتوانى عن ارتكاب
الظلم و العدوان. الامتحان العسير الذين مرّت به سوريا والفتن المتوالية في
لبنان، والأعمال الاستفزازية والتخريبية المستمرة في العراق نماذج لذلك.
الاغتيال
الصريح لأبې مهدي القائد الشجاع للحشد الشعبي و قائد الحرس الكبير سليماني
نماذج نادرةٌ لهذه الفتن في العراق. هؤلاء يريدون أن يحقّقوا أهدافهم الخبيثة في
العراق عن طريق إثارة الفتن والحروب الداخلية و بالتالي تقسيم العراق و حذف القوى
المؤمنة والمناضلة والمجاهدة الوطنية.
وكنموذج
لوقاحتهم فإنهم إذ يلوّحون بأنهم حماة الديمقراطية يصرّحون بكل وقاحة وصلافة، بعد
أن صادق برلمان العراق على إخراجهم، أنّهم جاءوا إلى العراق ليبقوا فيه و لن
يغادروه.
العالم
الإسلامي لا بدّ أن يفتح صفحة جديدة. الضمائر اليقظة والقلوب المؤمنة يجب أن تحيي
الثقة بالنفس في الشعوب، و على الجميع أن يعلموا أن طريق نجاة الشعوب هو في
التدبير والاستقامة و عدم الرهبة من العدو.
أسأل الله
سبحانه و تعالى أن يشمل الشعوب المسلمة برحمته و نصرته إنه تعالى سميع مجيب.
أقول
قولي هذا و استغفر الله لي و لكم، و السّلام عليكم و رحمةالله(23)
بسم الله الرّحمن الرّحيم * انّا اعطيناك
الكوثر * فصلّ لربّك و انحر * انّ شانئك هو الابتر (24)
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته
1) سورهي ابراهيم، بخشي از آيهي 5؛ «و در حقيقت،
موسى را با آيات خود فرستاديم [و به او فرموديم] كه قوم خود را از تاريكيها به
سوى روشنايى بيرون آور، و روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن ...»
2) سورهي ابراهيم، بخشي از آيهي 5؛ « ... كه
قطعاً در اين [يادآورى]، براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست.»
3) سورهي ابراهيم، بخشي از آيهي 6
4) سورهي ابرهيم، بخشي ازآيهي 7
5) سورهي ابراهيم، آيهي 8
6) تكبير حضّار
7) سورهي توبه، بخشي از آيهي 40؛ «... اندوه
مدار كه خدا با ما است. ...»
8) سورهي توبه، بخشي از آيهي 40؛ «... اندوه
مدار كه خدا با ماست ...»
9) سورهي شعراء، بخشي از آيهي 61؛ «... ما
قطعاً گرفتار خواهيم شد ...»
10) سورهي شعراء، بخشي از آيهي 62؛ «... چنين نيست، زيرا پروردگارم با من است و بزودى مرا راهنمايى
خواهد كرد.»
11) سورهي توبه، بخشي از آيهي 40؛ «... خدا با ما است ...»
12) تكبير حضّار
13) شعار حضّار
14) شعار حضّار
15) تكبير حضّار
16) سورهي ابراهيم، بخشي از آيهي 5؛
« ... روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن ...»
17) سورهي آلعمران، آيهي 54؛ «و [دشمنان]
مكر ورزيدند، و خدا [در پاسخشان] مكر در ميان آورد، و خداوند بهترين مكرانگيزان
است.»
18) هواپيما
19) تكبير حضّار
20) تكبير حضّار
21) تكبير حضّار
22) سورهي عصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان
سوگند
به عصر [غلبهي حقّ بر باطل]،
كه
واقعاً انسان دستخوش زيان است؛
مگر
كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حقّ سفارش و به شكيبايى
توصيه كردهاند.»
23) بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله
ربّ العالمين و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين و صحبه المنتجبين.
مايلم
در اين برههي حسّاس از تاريخ اين منطقه، سخن كوتاهي با شما برادران عرب داشته
باشم. در اين روزها يك سردار بزرگ و شجاع ايراني و يك مجاهد فداكار و با اخلاص
عراقي به دست نظاميان مزدور آمريكايي و به دستور رئيس تروريست آمريكا به شهادت
رسيدند. اين جنايت به صورت كاملاً بزدلانه و نه در ميدان روبهرو، انجام گرفت.
سردار شهيد سليماني كسي بود كه با شجاعت مثالزدني در صفوف مقدّم و در خطرناكترين
جايگاهها حضور مييافت و شجاعانه ميجنگيد و او يكي از مؤثرترين عوامل در شكست عناصر
تروريست داعش و اشباهش در سوريه و عراق بود. آمريكاييها بدون اينكه جرئت كنند با
وي در نبرد روبهرو شوند، بزدلانه با هواپيما به او كه به دعوت دولت عراق در فرودگاه
بغداد بود، حمله كردند و خون مطهّر او و همراهانش را بر زمين ريختند. براي چندمين
بار خون فرزندان ايران و عراق مخلوط شد و در راه خدا بر زمين ريخته شد.
سپاه
ايران ضربهي متقابلي عليالعجاله زد و پايگاه آمريكايي را با موشكهاي خود درهم
كوبيد و ابّهت و آبروي آن دولت ظالم و متكبّر را لگدمال كرد و تنبيه اصلي او
اخراج از منطقه است. ملّت ايران با اجتماع دهها ميليوني اين دو مجاهد بزرگ بدرقهاي
بينظير كردند. ملّت عراق در شهرهاي متعدّد با تكريم و احترام تمام آنها را تشييع
كرد و در چندين كشور ديگر مردم همدردي خود را در اجتماعات پرشور نشان دادند.
تلاشهاي
مغرضانهي فراواني شد تا ملّت ايران و عراق را به يكديگر بدبين كنند، پولهاي
فراواني خرج كردند، انسانهاي بيمسئوليّتي را به كار گرفتند، در ايران عليه ملّت
عراق و در عراق عليه ملّت ايران تبليغات شيطنتآميز كردند؛ اين شهادت بزرگ همهي
اين تلاشهاي شيطاني و وسوسههاي اهريمني را باطل كرد.
آنچه
مايلم به شما بگويم اين است كه قدرت اسلامي، قدرت ما و شما، ميتواند بر هيبت ظاهري
قدرتهاي فاسد مادّي فائق آيد. قدرتهاي غربي با پشتوانهي علم و فنّاوري و با سلاح
نظامي و تبليغات دروغين و با سياستهاي مكّارانه توانستند بر كشورهاي اين منطقه
مسلّط شوند و هرگاه با نهضتي مردمي ناچار به خروج از كشوري شدند تا آنجا كه
توانستند دست از توطئه و نفوذ اطّلاعاتي و سلطهي سياسي و اقتصادي برنداشتند و
غدّهي بدخيم رژيم صهيونيستي را در قلب كشورهاي غرب آسيا جاسازي كردند و تهديدي
دائمي براي كشورهاي آن منطقه تدارك ديدند.
پس
از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، ضربههاي سياسي و نظامي سختي بر رژيم غاصب پديد
آمد و پس از آن، زنجيرهي شكستهاي استكبار و در رأس آن آمريكا از عراق و سوريه تا
غزّه و لبنان و از يمن تا افغانستان تشكيل گرديد. رسانههاي دشمن، ايران را متّهم
به جنگهاي نيابتي ميكنند؛ اين دروغ بزرگي است. ملّتهاي منطقه بيدار شدهاند.
توانايي ايران در مقاومت بلندمدّت در برابر خباثتهاي آمريكا تأثير خود را در فضاي
عمومي منطقه و روحيهي ملّتها گذاشته است. سرنوشت منطقه، نجات از سلطهي استكباري
آمريكا و رهايي فلسطين از حاكميّت بيگانگان صهيونيست است.
همّت
ملّتها بايد زمان رسيدن به اين مقصود را نزديك كند. جهان اسلام بايد عوامل تفرقه
را بزدايد. وحدت علماي دين، راهحلهاي اسلامي براي سبك زندگي نوين اسلامي را كشف
ميكند. همكاري دانشگاههاي ما علم و فنّاوري را ارتقا بخشيده، زيربناهاي تمدّن
جديد را خواهد ساخت. هماهنگي رسانههاي ما فرهنگ عمومي را از ريشه اصلاح خواهد
كرد. ارتباط نيروهاي مسلّح ما جنگ و تجاوز را از همهي منطقه دور خواهد كرد.
ارتباط بازارهاي ما، اقتصاد كشورهايمان را از سلطهي كمپانيهاي غارتگر بيرون
خواهد آورد. رفت و آمدها و سفرهاي مردم ما، همزباني و همدلي وحدت و دوستي به
ارمغان خواهد آورد. دشمنان شما و ما ميخواهند اقتصاد خود را با منابع كشورهاي ما،
عزّت خود را با ذلّت ملّتهاي ما، و صدرنشيني خود را با تفرقهي ما تأمين كنند.
ميخواهند ما و شما را به دست خودمان نابود كنند.
آمريكا،
فلسطين را بيدفاع در برابر صهيونيستهاي بيرحم و جنايتكار، سوريه و لبنان را
در تصرّف دولتهاي وابسته و مزدور خود، عراق و ثروت نفتي آن را يكسره متعلّق به
خود ميخواهد؛ براي اين هدفهاي شوم، از بزرگترين ظلمها و شرارتها رويگردان نيست.
آزمون سخت چندسالهي سوريه، فتنههاي پيدرپي در لبنان، تحريكات و خرابكاري مستمر
در عراق نمونههايي از آن هستند.
ترور صريح شهيد ابومهدي فرمانده شجاع حشد الشّعبي و شهيد سليماني
سردار بزرگ سپاه، نمونهي كمنظيري از اين فتنهانگيزي در عراق است. آنها هدف پليد
خود در عراق را ميخواهند از راه ايجاد فتنه و جنگ داخلي و سرانجام تجزيهي عراق و
حذف نيروهاي مؤمن و مبارز و مجاهد و ميهندوست تأمين كنند. نمونهي وقاحت آنان اين است كه پس از حكم
پارلمان عراق به اخراج آنان، آنها كه خود را حامي دموكراسي وانمود ميكردند، تعارف
را كنار گذاشته و ميگويند ما براي ماندن در عراق آمدهايم و نميرويم.
دنياي
اسلام بايد صفحهي جديدي بگشايد. وجدانهاي بيدار و دلهاي مؤمن بايد اعتماد به نفْس
را در ملّتها بيدار كنند. و همه بدانند كه تنها راه نجات ملّتها تدبير و استقامت و
نترسيدن از دشمن است. خداوند رحمت و نصرت خود را بر ملّتهاي مسلمان شامل فرمايد.
24) سورهي كوثر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان.
ما تو را [چشمهي] كوثر داديم. پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن. دشمنت
خود بىتبار خواهد بود«
نظر دهید