نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
در محضر روح الله بررسی رفتار شناسی امام خمینی (س)
در محضر روح الله بررسی رفتار شناسی امام خمینی (س)
حاج احمد آقا نقل میکرد در مساله شهادت حاج آقا مصطفی
حادثهای پیش آمد که بیانگر روح تعبد حضرت امام نسبت به مسائل شرعی و احکام خداوند
بود. در آن روز خانواده حضرت امام قصد داشتند از طریق تلفن منزل
با تهران تماس بگیرند اما ایشان حتی در آن موقعیت که فرزند خود را از دست داده
بودند صریحا به خانواده خود گفتند: «تلفن بیت از بیت
المال است و خواست شما برای استفاده از آن امری شخصی است. بنابراین
تماس از طریق آن تلفن جایز نیست»
امام خمینی خوی کاخ نشینی نداشتند. ایشان ساده
زندگی میکردند. همسر امام در توصیف محل اقامت امام در نجف میگوید: «وسایل و
لوازمی که برای منزل امام در نجف خریده بودند عبارت بود از فرش کهنه، گلیم کهنه،
سه چهار دست رختخواب، سماور بزرگ، یک گونی شکر، یک صندوق چای، چهل دست استکان و
نعلبکی جورواجور برای پذیرایی از جمعیت، چهار سینی، چهار دست ظرف غذاخوری».
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با وجود اینکه امام رهبر
یک ملت محسوب میشدند، با این وجود در آن جایگاه هم ساده زندگی کردن را فراموش
نکردند.
امام
خمینی (س) به بسیاری از رشته های ورزشی علاقمند بودند ولی رشته خاصی را ترجیح نمی
دادند. از جمله ورزشهایی که حضرت امام، خود بیشتر به آن اشتغال داشتند، می توان به
کوهنوردی، فوتبال در سنین نوجوانی، شنا، ژیمناستیک، پرش طول و ارتفاع و ورزشهای
باستانی و کشتی در سنین جوانی اشاره کرد. اما وقتی پا به سن گذاشتند، بیشتر به کوهنوردی
و پیاده روی می پرداختند و هیچ گاه به خاطر برنامه ای، از ورزش نمی گذشتند.
زمانی که ایشان برای وضو
گرفتن (تجدید وضو) از اتاق مطالعه بیرون می آمدند، خدمتکار متوجه می شد که وقت طبخ
برنج است و (اگر ناهار برنج داشتند) به آشپزخانه رفته و اجاق را روشن می کرد؛ یعنی
ساعت وضو گرفتن امام نیز وقت مشخصی داشته است.
ایشان حتی برای زمانهای
کوتاه قبل از شام یا ناهار یا قبل از اخبار، برنامه داشتند تا مبادا این زمان به
بطالت بگذرد. نقل شده است: زمانی امام را برای صرف شام صدا زدند، ایشان فرمودند: «هنوز
ده دقیقه به وقت شام مانده». این مسأله بیانگر آن است که نظم امام در دیگران و
امور خانه، تأثیرگذار بوده است.
امام خمینی (س) از کمترین
زمان، بیشترین استفاده را می کردند و هیچگاه نمی گذاشتند وقتشان هدر برود. حجت
الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی (نوه امام) نقل می کنند: بارها می دیدیم که در
دقایق قبل از آماده شدن سفره که معمولاً به بطالت می گذرد ایشان به مطالعه و تلاوت
قرآن می پرداختند. یک بار برای کاری خدمت ایشان بودم، صحبت که تمام شد، نگاهی به
ساعتشان کردند و گفتند: می توانی یک تعریف یک دقیقه ای بکنی؟ تا من خواستم به آن
مسأله فکر کنم و ذهنم را بگردم، یک دقیقه گذشت و امام رادیو را روشن کردند و من
تازه متوجه شدم که ایشان می خواستند همین یک دقیقه قبل از اخبار هم به بطالت
نگذرد؛ چون عادت داشتند که خلاصه اخبار را سر وقت بشنوند.
حضرت
امام (س)، درباره نظم فکری می فرمودند: اگر در زندگی مان، در رفتار و حرکاتمان نظم
بدهیم، فکرمان هم بالطبع نظم می گیرد؛ وقتی فکر نظم گرفت ... یقیناً از آن نظم
فکری کامل الهی هم برخوردار خواهد شد.
امام
خمینی (س) درباره حسن خلق فرمودند: شیوه ائمه ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده
است که خودشان را خدمتگزار مردم می دیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با
رفتار الهی رفتار می کردند. و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار
انجام می دهند
سبقت
در سلام کردن؛ از طلاب و شاگردان ایشان بسیار نقل شده است که هنگامی که خدمت ایشان
می رسیدیم، برخورد ایشان طوری بود که گویی دو طلبه هم سطح هستیم و گاهی اوقات که
خدمت ایشان می رفتیم، اگر فاصله مان حدود 10 ـ 15 متر بود، سعی می کردیم جلوتر برویم و سلام
کنیم تا ایشان متوجه شوند. اما ایشان قبل از رسیدن ما، سلام می کردند و همیشه پیشی
می گرفتند و هیچگاه خودشان را به عنوان یک استاد نمی گرفتند و با خوشرویی با همه
روبرو می شدند
خوش
رفتاری و لطافت کلام امام موجب شده بود تا کودکان، انس عجیبی با امام داشته باشند.
امام محبت زیادی به بچه ها داشتند و بچه ها هر کاری به جهت کودکی می کردند، ایشان
جلوگیری نمی کردند و حتی دیگران را نیز که قصد جلوگیری داشتند، منع می کردند و می
گفتند: بچه ها را آزاد بگذارید
سید
حمید روحانی؛ از نزدیکان حضرت امام (س) و مؤلف کتاب تحلیلی از نهضت امام، می گوید:
امام در زندگی همواره ساده می زیست، ساده می پوشید، ساده می خورد، از غذای چرب و
نرم پرهیز می کرد، از خوراکی های مقوی پرهیز می کرد؛ در نجف غذای مورد علاقه ایشان
نان و پنیر و گردو بود. در رفت و آمدها، تا جایی که امکان داشت از گرفتن اتومبیل
خودداری می کردند.
سرگرد
حسین مرتاضی نقل می کند: بهمن ماه بود. به مناسبت دهه فجر، بیست تا سی نفر از
مهمانان کشورهای خارجی خدمت حضرت امام رسیده بودند. یکی از آن ها، یک مسلمان
آمریکایی بود؛ پیرمردی با چهره خیلی شفاف و محاسن بلند. از آن زمانی که قرار شد
آنها دست امام را بعد از ملاقات ببوسند، این شخص شروع به گریه کرد، عجیب گریه می
کرد. تمام آنهایی که در اتاق بودند، تحت تأثیر گریه او قرار گرفتند. بعد به داخل
محوطه ای که منزل حضرت امام بود، آمدند. او به زبان دست و پا شکسته، انگلیسی و
عربی سؤال کرد: «بیت الخمینی کلّه...؟»؛ همه منزل خمینی، همین است؟! گفتیم: آری. ما
روی حیاط را با پلاستیک و چادر سقف زده بودیم تا حیاط برای حضرت امام گرم باشد. وقتی
مرد وارد حیاط شد، با حالت عجیبی به آن جا نگاه می کرد و مدام سؤال می کرد بیت
الخمینی؟... و می گفت: امام کجاست؟ با اشاره گفتیم: صبر کن! امام الآن می آیند. برایش
غیرمنتظره بود رهبر جامعه اسلامی که تمام دنیا را با یک پیامش می لرزاند چنین منزل
محقری داشته باشد و از آنجا بتواند این چنین بر جامعه اسلامی حکمرانی کند. و عجیب
بود زمانی که حضرت امام تشریف آوردند، ایشان همین طور گریه می کرد. با گریه دست
امام را بوسید و عقب عقب از مقابل حضرت امام عبور کرد. گریه این مرد و تعجبی که از
منزل حضرت امام کرده بود بسیار عجیب بود.
آیت
الله جعفر سبحانی:امام مقید بودند که کفش تمیز و جوراب مرتبی بپوشند. عمامه خود را
مرتب و حتی گاه و بیگاه پیراهن خود را لاجورد بزنند. خلاصه آن که در جامعه، به
صورت یک انسان پاک و منزه ظاهر می شدند
رهبر
معظم انقلاب؛ آیت الله خامنه ای: در منزل امام، آینه ای به دیوار بود که هرگاه
امام بلند می شدند، خود را در آن می دیدند و خود را مرتب می کردند. من آن جا به
نظم امام پی بردم. در آن زمان طلبه ها مقید به آینه و این کارها نبودند؛ علمای
پیرمرد که ابداً توجه به این امور نداشتند. لیکن امام خیلی مرتب بودند
خانم
زهرا مصطفوی (دختر امام (س)) نقل می کردند: لباس ملاقات امام جدا بود. اگر روزی سه
الی چهار مرتبه برای ملاقات به حسینیه می آمدند، وقتی به اتاق برمی گشتند، با آن
لباس در اتاق نمی نشستند؛ بلکه لباسهایشان را در می آوردند و تا می کردند، عمامه
را رویش می گذاشتند و یک پارچه سفید هم رویش می کشیدند و بعد می آمدند، می نشستند.
امکان داشت روزی سه الی چهار دفعه به ایشان می گفتند که جمعیت برای ملاقات آمده،
بفرمایید، باز بلند می شدند و لباس خانه را در می آوردند و لباس ملاقات را می
پوشیدند؛ یعنی هر چیز به جای خود.
آقای
کفاش زاده نقل می کنند که: از دختر امام شنیدم که امام پیژامه و زیر پیراهنی و حتی
دستمال خود را اتو می کردند؛ بیش تر هماهنگ و همرنگ می پوشیدند، لباس رو را هم اتو
می کردند.
نقل
شده است: امام، هفته خود را به دو قسمت کرده بودند و در هفته، دو بار استحمام می
کردند. یکی صبح جمعه همراه با غسل جمعه و صبح سه شنبه وسط هفته. در این دو روز
اصلاح سر و صورت را هم انجام می دادند و برای اصلاح سر از فرزندان و یا خانم کمک
می گرفتند و لباسهای خود را تعویض می کردند و لباس پاکیزه می پوشیدند.
خانم
زهرا اشراقی (نوه دختری امام (س)):همیشه از چند متری اتاق امام، بوی عطر به مشام
می رسید. آقا همیشه یک شانه و آینه کوچک کنار دست خود داشتند و از دو شیشه عطر که
یکی در جانماز و دیگری در طاقچه بود، استفاده می کردند.
خانم
زهرا مصطفوی (دختر امام (س)): امام هر روز هفت بار عطر یا ادکلن می زدند. چون بین
دو نماز مستحب است عطر بزنند و ریش خود را شانه کنند، لذا هم عطر، هم شانه در
سجاده شان بود. و حتی در نوع گذاشتن تسبیح به مستحبات و نظم اهمیت می دادند و تسبیح
را به صورت خاصی بالای سجاده قرار می دادند.
مرحوم
حاج سید احمد خمینی (فرزند امام): شبی که قرار بود فردایش عراق را ترک کنیم، دیدنی
بود. مادرم و خواهرم و حسین برادرزاده ام و همسرم و همسر برادرم، همگی حالت
غیرعادی داشتند. تمام حواس من متوجه امام بود؛ ایشان چون شب های قبل سر ساعت
خوابیدند، و چون همیشه یک ساعت و نیم به اذان صبح، برای نماز شب برخاستند.
آقای
قائدی (روزنامه نگار فرانسوی) می گوید: دو تن از همکارانم در گزارشی که برای مجله
ژون افریک تهیه کرده اند، نوشته اند: در هواپیمایی که امام را به تهران می برد،
همه نگران بودند که آیا می توانند در تهران فرود بیایند؟ یا این که مورد حمله
هواپیماهای شکاری رژیم شاه قرار می گیرند. هیچ کس از این نگرانی نتوانست بخوابد جز
یک نفر که آن هم شخص امام خمینی بود که به طبقه بالای هواپیما رفتند و روی زمین
دراز کشیدند و تا صبح خوابیدند.
در
جماران نیز گاهی افتخار پاک نویس یا زیبانویسی برخی از نوشته ها نصیب اینجانب می
شد. یک روز، مطلبی را بر حسب فرازهای آن با سه نوع خط نسخ، نستعلیق و ثلث نوشته
بودم، تقدیم امام کردم. ایشان بعد از ملاحظه، با همان ملاطفت و مهربانی و معهود با
تبسم، فرمودند: «شما هر دو خطتان خوب است.» نکته ظریف در این جمله این بود که با
توجه به شناخت دقیق حضرت امام نسبت به انواع خط و این که در نوشته مزبور، سه نوع
خط با زیبایی یکسان آمده بود، چرا معظم له فرمودند: دو خط؟! که برخی از دوستان
حاضر در جمع، چنین به نظرشان آمد که شاید منظور آن حضرت از دو
خط
یکی خط نوشتن بود با هر چند نوع آن و دیگری خط فکری.
برخی از ویژگی های اخلاقی و رفتاری امام (ره):
خارج نشدن از زیّ و منش
روحانی
پرهیز از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا
توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا بزرگترین آفت
برای روحانیت
زهد گرایی روحانیت متعهد اسلام
روحانیون، مشعلداران هدایت و نور
سعی دشمنان برای خدشهدار کردن چهره و اعتبار
روحانیت
ساده زیستی
عامل بودن پیشوایان اسلام در درجه اعلاء به
اسلام
زندگی پیامبر و شاخص منش اسلامی
مساوی بودن حاکم اسلامی با بقیه مردم در برابر
قانون
رفتار عادلانه حضرت علی(ع) با
یک یهودی
نمونه بودن در اعمال و رفتار باعث دعوت عملی
دیگران
معاشرت ساده حکام با مردم
ساده زیستی روش حکومت انبیاء و اولیاء
لزوم ساده بودن زندگی دیپلماتها
برادرانه برخورد کردن با زیردستان
برگزاری مهمانیها به صورت اسلامی
پرهیز از تشریفات و تجملات
صدور انقلاب با عمل و اخلاق
گذران زندگی به صورت اسلامی
حفظ حیثیت اسلام و کشور در هر جای دنیا
متعهد بودن به جهات اسلامی در خارج از کشور
صدور و تقویت اسلام با حضور ورزشکاران در
کشورهای دیگر
عرضه قدرتهای بدنی در کنار عرضه ارزشهای اخلاقی
و عقیدتی توسط ورزشکاران
منبع:
رفتار شناسی امام خمینی (س)، گردآوری و تنظیم: مرضیه مطهری، مؤسسه تنظیم و نشر
آثار امام، ص 32-65 (با تلخیص)
نظر دهید